بک لینک -

سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار

 مریخ مریخ .

مریخ

آماده سازی استراتژی بازاریابی محتوایی

در این جا چند سوال رایج برای آماده سازی استراتژی بازاریابی محتوایی (یا بهینه سازی استراتژی شما) را بررسی می کنیم:

آیا قالب آماده ای برای استفاده وجود دارد؟: به جرات می توان گفت که هیچ قالبی برای بازاریابی محتوایی وجود ندارد. در واقع شرکت ها باید از نگاه خود، با توجه به نیازها و توانایی های خود استراتژی بازاریابی محتوایی را آماده کنند. با این حال بخش های مشخصی در استراتژی بازاریابی محتوایی وجود دارد که باید به آن ها توجه کرد.

آیا استراتژی من باید به صورت سند باشد؟: الزامی برای ثبت و آماده سازی سند وجود ندارد، اما با توجه به تجربه افراد متخصص در این حوزه، زمانی که شما استراتژی بازاریابی محتوایی را ثبت می کنید، اتفاق جادویی رخ می دهد. این کار باعث یکپارچه سازی و یکسان سازی دید همه افراد تیم می شود.

استراتژی بازاریابی محتوایی من چه مواردی را باید شامل شود؟: پیشنهاد می کنیم موارد زیر را در آماده سازی استراتژی خود در نظر بگیرید:

یک طرح کسب و کار برای خلاقیت: این مورد بستگی به انتخاب شما دارد، اما اگر سازمان شما از فرآیندهای جدید مانند بازاریابی محتوایی استفاده نمی کنند، ممکن است نیاز به توجیه سهامداران و مدیران دارید تا اجازه خلاقیت را به شما بدهند.

چگونه استراتژی را درون شرکت نهادینه کنیم؟: این موضوع به سازمان شما بستگی زیادی دارد. در برخی موارد، بهترین کار تعیین خلاصه ای هدفمند برای هر یک از ذینفعان و مدیران واحدهای مختلف است. اگر بدین شکل نمی توانید فعالیت کنید، می توانید به صورت امتحانی بخشی کوچک از استراتژی را اجرایی کنید و به موفقیت برسانید. با استفاده از این موفقیت می توانید برنامه محتوایی را در کل شرکت اجرایی کنید.

باید توجه کنید که قوانین و برنامه های محتوایی را بر اساس نیازها و اهمیت های مخاطبانتان تعیین کنید. بر اساس این نیازها تصمیم گیری کنید و بازدهی و موفقیت برنامه ریزی‌تان را با این اهداف پیش ببرید.

آیا استراتژی بازاریابی محتوایی با استراتژی محتوا متفاوت است؟: بله! با وجود این که اکثر افراد این موارد را به جای هم به کار می برند، اما در این جا تفاوت این دو را بیان می کنیم:

استراتژی بازاریابی محتوایی: بازاریابان محتوا داستانی که سازمانمان می خواهد بیان کند را طراحی می کنند و توسعه می دهند. آن ها بر روی درگیری شدن مخاطب با محتوا به منظور کسب سود تلاش می کنند.
استراتژی محتوا: در مقابل، استراتژی بازاریابی بر روی آماده سازی،نشر و پوشش محتوای مفید و مناسب تمرکز می کند. در واقع استراتژی محتوا به شما کمک می کند تا محتوا را به عنوان سرمایه ای برای کسب و کار مدیریت کنید.

چرا؟ پاسخ ساده است. این کار به شما اجازه انجام هرکاری در جهت موفقیت را می دهد و در عین حال شکست های احتمالی شما در بخش های مختلف را توجیه می کند. خلاقیت به معنای انجام کاری است که قبلاً انجام نشده است __بنابراین ضمانتی برای بازگشت سرمایه (ROI) وجود ندارد. با استفاده از خلاقیت در استراتژی بازاریابی محتوایی شما می توانید مطمئن شوید که انتظارات هر کس برآورده می شود.
یک طرح کسب و کار برای بازاریابی محتوایی: بعد از این که سازمان شما پذیرفت که تجربه و خلاقیت را وارد کار کند، مرحله بعدی ساخت طرح کسب و کار برای خود بازاریابی محتوایی است. البته باید به یک نکته اشاره کنم: این به معنی تضمین بازگشت سرمایه نیست. تلاش برای محاسبه مقدار بازگشت سرمایه از بازاریابی محتوایی از ابتدا ممکن نیست. تا زمانی که شما نتوانید بفهمید محتوایتان چگونه عمل می کند و با چه روندی پیش می رود، محاسبه ROI سخت خواهد بود.
توسعه ی پرسونای مخاطب و نقشه محتوا : این مرحله از استراتژی به تیم محتوای شما کمک می کند تا خریداران شما را با اطلاعات دقیق از نیازهایشان شناسایی کنند و با تولید محتوای مناسب در هر مرحله از چرخه خرید به سوالات و نیازهای آن ها پاسخ دهند.
انتخاب مناسب ترین کانال: این بخش بر روی انتخاب بهترین مکان برای محتوای تولید شده تمرکز دارد __ به عنوان مثال کدام کانال برای بیشترین خروجی از محتوای‌تان مناسب تر است؟ شبکه های اجتماعی یا سایت یا ایمیل؟


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۱۱:۵۷ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

مبانی سئو برای موفقیت در بازاریابی محتوایی

در این بخش از مجموعه مبانی بازاریابی محتوا، می خواهیم اصول سئو را بررسی کینم – اصول کلی و کلیدی که باید از آن آگاه باشید تا بتوانید بهترین محتوای ممکن را ایجاد کنید.

سئو یک استراتژی بلند مدت استمبانی سئو برای موفقیت در بازاریابی محتوایی
از زمانی که محتوایی را تولید می کنید، اصلا واقع گرایانه نیست که انتظار داشته باشید ترافیک ورودی سایت شما از نتایج جستجوی گوگل به سرعت افزایش پیدا کند. همین نکته می تواند یکی از دلایل خوب برای استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی است. با این حال، گرفتن ورودی از نتایج جستجو از زمانی که محتوای شما در نتایج ظاهر می شود طولانی مدت می باشد. بسیاری از بازاریاب های محتوا بارها بیان کرده اند که بعد از مدت طولانی که از انتشار یک مطلب درسایت گذشته است، شروع به دریافت بازخورد از سمت مخاطبان خود کرده اند.

کلمات کلیدی مهم هستند
وسواس روی کلمات کلیدی به طور قطع یک استراتژی توصیه شده برای بازاریابی محتوای موفق نیست، اما حتما زمانی را برای شناسایی کلمات کلیدی صنعت خودتان تخصیص دهید. آمارهایی تهیه کنید که مخاطبان هدف شما با سرچ چه کلماتی می خواهند پاسخ سوالات خود را بگیرند. این کلمات را بر اساس اهمیت رتبه بندی و دسته بندی کنید. به این ترتیب با کمی تحقیق، یک لیست از کلمات کلیدی مرتبط را یافته اید و می توانید محتوای مورد نظر مخاطب خود را هدفمندتر بسازید.

داشتن دید فنی در سئو و بازاریابی محتوامبانی سئو برای موفقیت در بازاریابی محتوایی
بهینه سازی محتوا یا همان سئو شامل برخی از مولفه های نسبتا فنی است که باید حتما به آن ها توجه کنید. به عنوان مثال باید حتما دقت کنید که محتوای شما توسط موتورهای جستجو به درستی نمایان (index) می شود. همچنین اطمینان حاصل کنید که لینک هایی که حذف کرده اید با ریدایرکت 301 به صفحات درستی هدایت شوند تا مخاطبان سایت به مقصد تعیین شده شان در صفحات محتوای شما برسند.

از دیگر نکاتی که باید اینجا یادآور شویم داشتن تیترهای جذاب برای بازاریابی محتوای مورد نظرتان هست. حتما از تگ های h1 برای عنوان اصلی خود استفاده کنید و حتما کلمه کلیدی خود را در آن بنگنجانید. از متای توضیحات نیز غافل نشوید. شرح کوتاهی از محتوای خود را در متای توضیحات بنویسید و دقت کنید در آن طوری بنویسید که مخاطب وقتی خواند ترغیب شود یکبار هم کل مطلب شما را مطالعه کند. توضیحات متا همان چند خطی است که در نتایج جستجوی گوگل نشان داده می شود.

سخن پایانی
مبانی سئو برای موفقیت در بازاریابی محتواییبرای موفقیت در بازاریابی محتوا، سئو تنها یکی از منابعی است که شما دارید. سئو یک راه عالی برای حمایت از محتواست؛ اما توجه داشته باشید که این راه طولانی است و البته با دوام. حتما از قدرت شبکه های اجتماعی برای بازاریابی محتوای خود استفاده کنید. بگذارید در سخن پایانی یک نکته را برای شما بگوییم. تفاوتی که بهینه سازی مطالب برای نتایج جستجو و بهینه سازی شبکه های اجتماعی دارد این است که شما نباید در بهینه سازی برای نتایج جستجو ابتدا سراغ کلماتی که میزان جستجوی بسیار بالایی دارند و جایگاه داشتن در آن بسیار سخت بروید. بلکه اول کلماتی که سریع تر می توانید در آن جایگاه داشته باشید و رقابت سخت نیست را انتخاب کنید و سپس از آن ها برای داشتن جایگاه خوب در نتایج جستجو برای کلمات کلیدی سخت تر استفاده کنید. اما در بهینه سازی برای شبکه های اجتماعی کار کاملا برعکس است. شما باید مطالب زیادی برای موضوعاتی که در مورد آن ها بسیار جستجو می شود را با هشتگ های خوب تولید کنید. هرچقدر هم که این رقابت در این کلمات سخت باشد، باز هم باید با هشتگ های درست در مورد مطلبی که مردم بیشتر جستجو می کنند و خواستار آن ها هستند مطلب تولید کنید.

در پایان یک بار دیگر قانون طلایی تولید محتوا را برای شما یادآوری می کنم که در تولید محتوا، هدف اصلی شما سئو نباشد؛ بلکه مخاطبی باشد که برای رفع نیاز او در حال نوشتن مطلب هستید.

همیشه هدف اول خود را در تولید محتوا، مخاطب باشد.
شما احتمالا با تولید محتوا و مباحث مربوط به سئو آشنا هستید. ما این را می داینم که این دو رشته می توانند ( و باید) با هم همکاری خوبی داشته باشند. اما این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که وقتی می خواهید محتوایی را تولید کنید نباید اولویت شما مباحث سئو باشد.

در بازاریابی محتوا یک قانون طلایی وجود دارد : محتوایی بنویسید که مخاطبان هدف شما به دنبال آن هستند و به آن علاقه دارند. با توجه به تغییراتی که در الگوریتم های گوگل در حال انجام است این موضوع نیز در مباحث سئو بسیار پر اهمیت می باشد. گوگل در حال تکمیل الگوریتم جدید خود به نام rank brain است. این الگوریتم به این نکته توجه خواهد کرد که مخاطب وقتی مطلبی را جستجو می کند و از نتایج سرچ خود وارد یکی از لینک ها می شود، چه مدت زمانی را در آن سایت می گذراند. اگر خیلی سریع از آن خارج شود یعنی محتوا برای مخاطب هدف درست و مفید نوشته نشده است و این یعنی تنزل جایگاه در گوگل.

سئو تنها یک قطعه از پازل استمبانی سئو برای موفقیت در بازاریابی محتوایی
احتمالا هم اکنون مقدار قابل توجهی از ترافیکی که در سایت تان دریافت می کنید حاصل از نتایج جستجو باشد. اما بخاطر داشته باشید که منابع دیگری مثل ایمیل و رسانه های اجتماعی نیز باید در جهت بهینه سازی سایت شما به خوبی نمایان باشد.

اگر هنوز نمی دانید چه مقدار از ترافیک سایت شما از نتایج جست و جو است و چه مقدار از منابع دیگر، باید سری به حساب خود در Google Analytics بزنید و در قسمت Acquisition >> Overview بروید. در اینجا آماری از ورودی های سایت تان مشاهده خواهید کرد. عمده ورودی های سایت می تواند از هفت منبع اصلی زیر باشد :

نتایج جست و جو
ایمیل
مسقتیم ( یعنی مخاطب آدرس سایت شما را تایپ کرده است)
ارجاعی ( مخاطبینی که از لینک های شما در سایت های دیگر به سایت تان رسیده اند)
رسانه های اجتماعی
جست و جو های پرداختی ( مانند Adwords و…)
دیگر موارد
Matt Cutts می گوید : ” من به شدت از این ایده حمایت می کنم که مخاطب باید راه های متنوع برای سیدن به سایت شما داشته باشد. شاید این رویکرد به اندازه کافی در مقایسه با داشتن یک طیف گسترده از راه های مختلف که شما به مخاطب خود دسترسی داشته باشید و آن ها را به مجبور به ورود به سایت تان کنید، قدرتمند نباشد ولی بسیار تاثیر گذار تر است.”

تاثیر شبکه های اجتماعی بر سئو
از زمان به روز رسانی الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل، شبکه های اجتماعی تاثیر بیشتری نسبت به قبل بر نتایج جست و جو داشته اند. در نتیجه برای بازاریابی محتوا بسیار مهم است که یک استراتژی شبکه های اجتماعی قوی تدوین شده باشد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقالات قبلی ما مراجعه کنید.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۰۵:۳۱ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

راهنمای تولید محتوایی که مخاطبان‌تان می پسندند

انواع مختلفی از محتوا وجود دارد که می توانید آماده کنید، هر کدام موافقان و مخالفان خودش را دارد. آیا باید از وبلاگ شروع کنید؟ شاید باید محتوایی از نوع برگه های تقلب آماده کنید. درباره ساختن مجموعه ویدئویی چه فکر می کنید؟ چگونه تصمیم می گیرید که چه چیزی مناسب کسب و کار شما می باشید و مخاطبان‌تان را با شما بیشتر درگیر می کند؟

درباره موضوع،موضوعات به دسته های کلیدی در حوزه های مربوطه تقسیم بندی شدند تا بتوان بررسی کرد کدام موضوع بیشترین بازدهی را برای مخاطبین دارد. فرآیند ما در حال تکمیل شدن است، اما به مرور به این شرکت کمک می کند تا به اهدافش که “ارائه محتوایی جذاب به مخاطب است” برسد.

در این جا مراحلی که به شرکت CMI کمک کرد تا به تولید محتوایی که متناسب با اهدافش است، برسد را بررسی می کنیم. شاید استفاده از این تمرین ها برای شما هم کاربرد داشته باشد:

طبقه بندی پایگاه داده (دیتابیس): اینجا منظور از دیتابیس، اطلاعات مخاطبین و مشتریان است. CMI به تازگی مشتریانش به طبقه های مختلف طبقه بندی می کند. این کار را به وسیله ارسال ایمیل و پرسیدن این سوال که “به دریافت چه نوع محتوایی علاقه مندند” انجام می شود. با اینکه فرم پرسش از سوالات متعددی تشکیل می شود اما دو سوال اساسی وجود دارد که به وسیله آن می توانند نوع محتوایی که مخاطب به آن علاقه دارد را متوجه شوند:

به چه موضوعاتی از بازاریابی محتوا علاقه مندید؟ (لیستی از 15 موضوع در پاسخ ها وجود دارد)
به چه نوع محتوایی علاقه مندید؟ (انتخاب ها شامل مواردی مانند پست های وبلاگ، ویدئوها، پادکست ها، چت های توئیتر و… می شوند)
همچنین از خواننده ها سوالاتی درباره سایز و عنوان شرکتشان پرسیده می شود. این کار به آن ها کمک می کند که مخاطبین را به بخش های مختلف تقسیم بندی کنند. شاید بپرسید که این کار چه اهمیتی دارد. به عنوان یک نمونه می توان اشاره کرد که با این اطلاعات می توان متوجه شد که بازاریابان سطح بالا در شرکت های بزرگ B2C به چه موضوعاتی علاقه مندند.

کنکاش در Google Analytics: مانند بسیاری از شرکت ها و سایت های بزرگ، CMI هم به بررسی گوگل آنالیتیکز می پردازد تا درک بهتری از وضعیت مقالات و صفحات مختلف سایت خود داشته باشد. اطلاعاتی مانند موارد زیر از اهمیت بالایی برخوردارند:

کدام پست ها یا صفحات سایت بیشترین بازدید را دارند؟ (در ماه،در فصل و در سال)
کدام موضوعات بازدیدی بالاتر از میانگین بازدید سایت دارند؟
بازدید کنندگان در صفحات اصلی و کلیدی سایت چه مقدار زمان را سپری می کنند؟
کدام صفحات یا مقالات سایت بیشتر مخاطبین را وارد لیست ایمیلی می کند؟ (این مورد بسیار کلیدی است)
همچنین اطلاعات شبکه های اجتماعی نیز بررسی می شود تا مشخص شود چه موضوعی بیشتر در توئیتر، لینکدین و فیسبوک به اشتراک گذاشته می شود. البته می توان گفت که به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی نمایشگر خوبی برای تبدیل مخاطبین به مشترک نیست.

نگاهی فراتر از گوگل آنالیتیکز: با این که گوگل آنالیتیکز منبع کلیدی برای بررسی وضعیت است، CMI داده های مختلفی از شبکه هایی که محتوا در آن ها به اشتراک گذاشته می شود را بررسی می کند، مانند:

تعداد شرکت کنندگان وبینارها (که البته موضوعات وبینارها طبقه بندی شده اند)
تعداد شرکت کنندگان هر جلسه از بازاریابی محتوا در سراسر دنیا
افرادی که با استفاده از هشتگ #CMWorld در هر هفته راجع به موضوعات بازاریابی محتوا صحبت می کنند
بازدید و دانلود ارائه ها در سایت Slideshare
صحبت با مردم: مطمئناً اگر می خواهید بدانید که مردم چه فکری می کنند و ترجیح آن ها چیست، جایگزینی برای صحبت مستقیم با آن ها نیست. با این که تغییرات بر اساس نظرات یک نفر صورت نمی پذیرند، اما بررسی ترندها و روندها با استفاده از نظرات افراد مختلف به تغییرات مثبت کمک می کند.

صحبت درباره نظرات و کامنت های کاربران، چیزی که دوست داریم بشنویم: با توجه به این موارد، شما از چه شیوه هایی برای درک این که مخاطبین‌تان به چه موضوعاتی علاقه مندند استفاده می کنید؟ روش های خودتان را در زیر این پست با ما و دیگران به اشتراک بگذارید. همیشه ایده های جدید وجود دارد.

انواع محتوا
برای شروع، مشخص کنید چه تعهداتی برای تولید محتوا به خودتان می دهید. آیا تیم محتوا برای تولید محتوا به صورت هفتگی و یا حتی روزانه دارید؟ یا اینکه علاقه دارید به صورت ماهانه و حتی فصلی جدول تولید محتوا آماده کنید؟ با وجود این که همه برنامه های بازاریابی محتوا نیاز به ثبات برای نتیجه بهتر دارند، برخی محتواها در صورتی که به صورت لحظه ای و بر اساس جدول زمان بندی شده انجام شوند نتیجه خوبی می دهند. اگر درباره برنامه از قبل پیش بینی شده برای کارتان شک دارید، می توانید از این نوع محتواها دوری کنید. (مثلاً وبلاگ ، ایمیل های خبری)

در اینجا به این موضوع می پردازیم که چقدر باید نسبت به برخی از نوع های محتوا ثبات داشته باشید. این لیست به معنای جلوگیری شما از امتحان کردن کارهای جدید نیست;شما باید در برخی از انواع محتوا ثبات بیشتری داشته باشید و مراقب باشید که این روند ادامه دار باشد.

راهنمای تولید محتوایی که مخاطبان‌تان می پسندند
انواع مختلفی از محتوا وجود دارد که می توانید تولید کنید. در این جا رایج ترین نوع های محتوا که بازاریابان استفاده می کنند را معرفی می کنیم:

پست های وبلاگ
اگر تا الان متوجه نشدیدُ‌شما در حال مطالعه یک پست وبلاگ هستید. پست های وبلاگ در سایت ها قرار می گیرند و به صورت مداوم تولید می شوند تا بازدید کنندگان جدید را جذب کنند. مقالات باید به اندازه کافی ارزشمند و جذاب باشند تا توسط مخاطبین‌تان در شبکه های اجتماعی و دیگر سایت ها به اشتراک گذاشته شوند. پیشنهاد ما تولید پست هایی بین 1000 تا 2000 کلمه است که البته با توجه به نوع خوانندگان سایتتان می تواند کوتاه تر یا بلند تر باشد.

کتاب های الکترونیکی
کتاب های الکترونیکی ابزار تولید لید و سرنخ فروش هستند که مشتریان شما می توانند پس از تکمیل فرم اشتراک آن ها را دانلود کنند. این کتاب ها معمولاً طولانی تر هستند، جزئیات بیشتری ارائه می دهند و بر خلاف پست های وبلاگ در بازه های طولانی تر منتشر می شوند. کتاب های الکترونیکی مرحله بعدی در بازاریابی درونگرا هستند که پس از خواندن یک پست وبلاگ، مخاطبان به دنبال اطلاعات بیشتری هستند و برای دسترسی به این اطلاعات فرم ها را جهت دانلود این کتاب های الکترونیکی تکمیل می کنند.

اینفو گرافی ها
اینفوگرافی ها می توانند داده ها را به صورت طبقه بندی شده تر و تصویری نسبت به متن به مخاطب نمایش دهند. این روش برای ارائه اطلاعات زیاد به صورتی که قابل فهم تر باشد استفاده می شود.

ویدئوها
ویدئوها محتوایی هستند که بیشترین درگیری را با مخاطب ایجاد می کنند و توجه آنان را جلب می کنند. به صورتی که در شبکه های اجتماعی و سایت های ویدئویی به اشتراک گذاشته می شوند. ویدئوها سرمایه گذاری بزرگتری از زمان و منابع را نیاز دارد. اما نکته این است که محبوبیت بازاریابی بصری به شدت در حال افزایش است — طبق آمار به اشتراک گذاری این نوع از محتوا 40 برابر بیشتر از هر نوع دیگری از محتوا است.

پادکست ها
در صورتی که مخاطبان شما برای مطالعه محتوای روزانه وقت ندارند، استفاده از پادکست کمک می کند تا با برند و موضوع کاری شما آشنا شوند. تعداد افرادی که پادکست گوش می دهند رو به افزایش است — طبق آماری در سال 2016، حدود 57 میلیون نفر در ماه به پادکست گوش می دهند. اگر افراد جذابی برای مصاحبه دارید یا اخبار روز را به شکلی جذاب می توانید ارائه دهید، پادکست گزینه مناسبی برای شماست.

موضوعات بازاریابی محتوا
خوب تا اینجا راجع به انواع محتوا صحبت کردیم. اما در کنار این که بدانید چه نوع محتوایی مناسب شما است، پیدا کردن موضوعات مناسب برای هر نوع محتوا نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. دو مطلب قبلی در دوره مقدماتی که امیدواریم آن ها را مطالعه کرده باشید درباره این بود که مخاطب شما به چه نوع محتوایی اهمیت می دهد و چه محتوایی مناسب کسب و کار شما است. به یاد دارید؟

آیا این محتوا به رسیدن به اهدافم و ماموریت سازمان کمک می کند؟

در حالی که هوشمندانه تر است که درباره مخاطبان‌تان تحقیقات انجام دهید تا بفهمید که چه محتوایی (هم از لحاظ فرمت و هم از لحاظ موضوع) نتیجه بهتری می دهد،درباره برخی از موارد خاص تا زمانی که دست به امتحان کردن نزنید چیزی نخواهید دانست.

یکی از موارد بسیار رایج در تولید محتوا، دیدگاه کمال گرایی است. بسیاری از افراد و شرکت ها به دنبال ایده آل ترین و بهترین نوع محتوا هستند و با توجه به این که ساخت چنین محتوایی نیاز به تجربه و وقت زیادی دارد، اصلاً محتوایی تولید نمی کنند! پیشنهاد می کنیم که حد وسط را در نظر بگیرید: شروع به تولید محتوا کنید و به مرور آن را بهینه کنید.

مثالی از شرکت CMI
در CMI به صورت مداوم درباره چیزی که مخاطب می خواهد بررسی هایی صورت می گیرد ( چه از لحاظ فرمت و چه از لحاظ موضوع). در CMI، وبلاگ اصلی ترین بخشی است که به آن توجه می شود، ولی به مرور این شرکت به جایی رسیده است که انواع مختلفی از محتوا را تولید می کند — چاپی، رویدادهای حضوری، کتاب‌های الکترونیکی،ویدئوها، چت های توئیتر، پادکست،وبینار و انواع دیگر. معمولاً انواع این محتواها در کنار یکدیگر به مخاطب ارائه می شود تا بیشترین و بهترین بازدهی را داشته باشد.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۰۳:۳۴ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

مدیر محتوا کیست

اگر شما به تازگی بازاریابی محتوایی را شروع کرده اید، ساخت ایده خوب برای محتوا در ابتدا سخت خواهد بود. بهرحال، زمانی که شروع به بازاریابی محتوایی کنید، به سادگی متوجه می شوید که ایده های زیادی دارید نسبت به کاری که می توانید اجرا کنید دارید. به عنوان نمونه، یک مهارت کلیدی که شما باید داشته باشید این است که بتوانید ایده های بازاریابی محتوایی را که تیم تان تولید می کند سازمان دهی و اولویت بندی کنید.

توانایی ویرایش
حتی اگر شما چند ویراستار و کپی رایتر در تیم محتوایی خود داشته باشید، ( مثلا کسانی برای تمرکز بر روی هر بخش ویرایشی، ظاهر، فرمت، گرامر و…)، مدیر محتوا در نهایت باید مسئولیت حفاظت از کیفیت و ارزشی که محتوا بعد از این مراحل به تالیف می رسد را داشته باشد. علاوه بر ویراستاری که از نظر ساختاری و علمی در محتوا ایجاد می شود، باید مدیر محتوا مطمئن شود که محتوای مربوطه به کسب و کار و دیدگاه کلی شرکت شما مرتبط است.

تاثیرگذاری محتوا
یکی از وظایف مدیر محتوا این است که تا جای ممکن از تاثیر گذاری محتوای تولید شده محافظت کند ( البته با تمرکز بر کیفیت). به جای تولید محتوا به صورت رندوم، به صورت پایه ای نیاز است که یک برنامه حرفه ای داشته باشید تا دارایی های کلیدی خود را گسترش دهید و ارزش تازه را بیافرینید.

اندازه گیری
آخرین مورد است، اما کم اهمیت ترین مورد نیست. مدیر محتوا نیاز به مهارتی دارد که بتواند اندازه گیری کند کدام فعالیت ها برای او مفید بوده و کدام نبوده است. ( طبقه بندی محتوا را بخاطر دارید؟ اگر شما از ابتدا برای این بخش برنامه ریزی کرده بودید اکنون می توانید بگویید کدام موضوعات برای مخاطب عالی بوده و کدام موضوع اهمیتی خاصی نداشته). مطمئنا، هر برنامه ریزی که شما دارید نیاز به تنظیم کردن برای ادامه مسیر دارد و این بسته به آن است که مخاطب شما چگونه به چیزی که شما منتشر کرده اید پاسخ دهد.

مهارت های نرم مدیر محتوا در بازاریابی محتوا
مهارت های مدیر محتوا
در بالا به یک چک لیست از مهارت های پایه ای و مسئولیت های یک مدیر محتوا را برای شما معرفی کردیم. در اینجا می خواهیم چند موضوع را تحت عنوان مهارت های نرم برای شما بیان کنید که می تواند برای برنامه ریزی بازاریابی محتوایی سازمان شما مفید باشد. اگر برای سازمان تان به دنبال شخصی هستید که فرهنگ دپارتمان محتوا را داشته باشد چند صفتی را که این شخص باید داشته باشد و شما به دنبال آن ها باشید را در زیر می آوریم :

علاقه به یادگیری
بازاریابی محتوا رشته ای است که به سرعت تکامل یافته است. برای اینکه شما نیز همراه ترند روز دنیا حرکت کنید، نیاز است شخصی را در کنار خود داشته باشید که به طور مداوم مطالعه می کند، به دنبال یادگیری است، و مهارت های جدید را می خواهد فرا بگیرد. به یاد داشته باشید که بهترین زمان برای یادگیری، زمان تجربه کردن است و مهم ترین لحظات شما وقتی که تلاش می کنید تا ریتم روتین زندگی خودتان را بشکنید.

علاقه به یادگیری
اشتیاق برای نوآوری / تجربه / شکست
بهترین ایده ها آن هایی نیستند که پر هزینه هستند، بلکه ایده هایی هستند که خلاقانه اند. و صادقانه باید بگوییم که برای آنکه خلاقانه عمل کنید باید حاضر باشید که برخی زمان ها نیز شکست بخورید. به دنبال شخصی باشید که برای رسیدن به چیز های جدید مشتاق است – و از اشتباهات اجتناب ناپذیر درس می گیرد.

راحتی در کار با تکنولوژی
سیستم های بسیار زیادی وجود دارد که شامل بازاریابی محتوا نیز می شوند – از ایمیل مارکتینگ بگیرید تا پلتفرم های تحت وب برای ابزارهای بازاریابی اتوماسیون و … – و حتی مدیر محتوا نیاز نیست که در همه آن ها خبره باشد. شما باید شخصی را در کنار خود داشته باشید که اطلاعات پایه ای از نحوه کار این ابزارها داشته باشد و علاقمند باشد تا در فرایند های کاری خود با این سیستم ها کار کند.

توانایی برقراری ارتباط با دیگران
بازاریابی محتوایی بسیار شبیه یک تیم ورزشی است و مدیر محتوا نیاز دارد که با افراد زیادی ارتباط برقرار کند. از طرفی شما نیاز به شخصی دارید که با شما رو راست و با شخصیت باشد، اما آن شخص باید فکر استراتژیک، ذهن کسب و کاری و توانایی ارتباط و توجیه برنامه ها با مدیریت را داشته باشد.

طبقه بندی محتوا
مدیر محتوا نیاز دارد که گروه موضوعات کلیدی که محتوای شما پوشش می دهد را توصعه دهد. در سطوح ابتدایی، شما می توانید از این موضوعات به گونه ای استفاده کنید که به شما کمک کنند تا تکه های خاص محتوای خود را اولویت بندی کنید – مثلا، اگر چیزی خارج از موضوعات کلیدی که شما برای برنامه ویراستاری خود انتخاب کرده اید باشد، اشتباه است که آن را بخواهید به سرعت مورد بررسی قرار دهید و وارد برنامه ریزی خود نمایید. حتی اگر شما هنوز برنامه ای برای چگونگی طبقه بندی این موارد ندارید، برای شما ضروری خواهد بود محتوای خودتان را سازماندهی کنید و این به شما کمک می کند که بدانید چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند.

توانایی پیدا کردن نویسنده ها
توانایی پیدا کردن و مدیریت کردن نویسنده ها، وظیفه‌ی مهم مدیر محتوا
یک مدیر محتوا نیاز است که بداند از کجا بهترین نویسنده ها را برای پروژه محتوایی خود پیدا کند و همچنین بتوانید آن ها را در مسیر تالیف و ویرایش محتوا راهنمایی کند.

برنامه ریزی و جریان کاری محتوا توسط مدیر محتوا
بزرگترین وظیفه مدیر محتوا این است که کل پروژه کاری را رصد کند و هر چیزی را در مسیر فرآیند خود قرار دهد، از ایده تا تالیف و فراتر از آن. برنامه مدیر محتوا باید طرح کلی ای از تمام این اقدامات و فرآیند ها باشد، شامل اینکه چه کسی نیاز است که هر تکه از این محتوا را ببیند – و مسئولیت هر یک از آن ها برای مراحل بعدی تولید محتوا چیست.

درک پایه ای از سئو و بهینه سازی شبکه های اجتماعی
اگرچه سئو فقط بخش کوچکی از بازاریابی محتوا است، اما داشتن درک نصبی مدیر محتوا از بحث سئو بسیار پراهمیت است و هر محتوایی که شرکت شما تولید می کند باید نسبت به اهداف بازاریابی ای که دارید بهینه سازی شود.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۰۱:۴۵ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

بازاریابی محتوایی موثر

در حالیکه متوجه شدن و ارائه کردن kpi های سطح بالا برای کل تیم و مدیریت مهم است، دید بیشتری را به کل تیم نشان می دهد.

معیارهای کلیدی برای هر پست را تعیین کنید
نگاهی به kpi ها داشته باشیم، کدام معیار ها بینشی به شما می دهد که نشان دهد خواه یا ناخواه محتوای شما در رسیدن کسب و کار به اهدافش در حال کمک کردن است؟ برای مثال، اگر یکی از kpi های شما ثبت اشتراک ایمیل باشد، شما باید ببینید بعد از هر پست چند نفر ایمیل خود را ثبت کرده اند. به این نکته نیز توجه کنید که از آنجایی که تعداد اشتراک گذاری های برخی شبکه های اجتماعی مفید است، توصیه می شود که علاوه بر اطلاعات کلیدی اشاره شده در بالا، آمارهای شبکه های اجتماعی نیز ثبت شود.

ارزیابی اطلاعات پایه برای هر پست
دانستن میانگین ها برای شما بسیار مفید است. مثل اینکه بدانید به طور میانگین هر پست شما چه تعداد توییت دریافت می کند، یا میانگین تعداد ایمیل های ثبت شده برای خبرنامه برای هر پست چقدر است؟ شما می توانید به سادگی میانگین اطلاعاتی که جمع آوری می کنید را به دست آورید و سپس با رسم نموداری مشخص کنید که عملکرد کدام پست بالا ( یا زیر) خط میانگین بوده است. من دوست دارم آن ها را با رنگی مشخص تر کنم. مثلا بالای خط میانگین را با سبز ، روی خط را با زرد و زیر خط را با قرمز نشان دهم. اینگونه می توانید پست های مختلف را با هم مقایسه کنید. همچنین دنبال کردن میانگین ها نیز به صورت ماهانه می تواند جذاب باشد تا بدانیم آیا ماهانه این عملکرد خوب و بد تغییری می کند یا خیر.

به صورت دوره ای سند های دنبال شده خود را به روز کنید
بدانید چه زمانی می خواهید جداول شیت های خود را به روز کنید. زمانی که شروع کردید، پیشنهاد ما این است که به صورت ماهیانه این کار را انجام دهید. اگر شما خیلی زیاد و سریع به معیارهای خود نگاه کنید، ممکن است عملکرد شما ضعیف به نظر برسد برای محتواهایی که به تازگی آماده کرده اید در مقایسه با محتواهایی که زمانی گذشته تا جا بیافتند.

نکته ای که در مطلب قبلی بحث کردیم را باز هم بیان می کنیم: اندازه گیری و سنجش می تواند به همان اندازه ای که شما آن را می سازید ساده یا پیچیده باشد. سنجش را فقط بخاطر خود کار سنجش کردن انجام ندهید! و مخصوصا زمانی که شروع می کنید، خیلی زیاد سنجش را انجام ندهید. اگر به چیزی که باید سنجش کنید مطمئن نیستید، دو سوال از خودتان بپرسید:

آیا این اندازه گیری ها اهداف کلیدی من را پوشش می دهد؟
آیا باید برای این سنجش ها اقدامی انجام دهد؟
به روز کردن تیم بر اساس عملکرد محتوا
بازاریابی محتوایی موثر : 5 قدم برای دنبال کردن تلاش های‌تان
اگرچه من یکی از طرفداران دسترسی داشتن تیم به اطلاعات هستم اما به زودی اطلاعاتی شما به دست خواهید آورد که بیشتر افراد می خواهند آن ها را بدانند. همینطور، به یاد داشته باشید که شما می خواهید به صورت مرتب و دوره ای ایده های خود را برای اجرای درست بازاریابی محتوا ارائه دهید.

به جای ارائه همه اطلاعات به یکباره، سعی کنید یافته های سطح بالای خود را جمع آوری کنید و خلاصه از این این را به عنوان بینشی که شما آموخته اید و برای تغییرات در نظر دارید به اشتراک بگذارید.

برای مثال:

بهترین محتوا در این ماه کدام بود؟
بهترین عملکرد را کدام نویسنده داشت؟
کدام نوع محتوا مورد استقبال مخاطب قرار گرفت؟
کدام موضوعات مورد استقبال مخاطبان شما قرار گرفت؟
پیشنهاد دیگری که برای شما داریم این است که امکان دارد مدیریت شما معیارهایی را از شما بخواهد در حالیکه در ابتدای کار هستید. در اینجا نیاز است که مدیریت تیم تان را متوجه دو معیار بسیار مهم بالا کنید.

این معیارها کلیدی هستند و آن ها به شما می گویند که چگونه در حال کار کردن هستید، اما به ندرت به شما بینشی می دهند که چه چیزی کار می کند و چه چیزی شما برای تنظیم کردن کارها نیاز دارید. به نیاز به کاوش و نیاز عمیق تری به هر بخش محتوا دارید برای آنگه ببنید چگونه در حال انجام شدن است و سپس شما می توانید آن را توسعه دهید.

رویکرد 5 مرحله‌ای
بازاریابی محتوایی موثر : 5 قدم برای دنبال کردن تلاش های‌تان
هیچ کسی وجود ندارد که مسیر درست بازاریابی محتوای موثر را به شما نشان دهد؛ اما در زیر یک رویکردی وجود دارد که شما می توانید از آن استفاده کنید. نیاز است که شما برای دنبال کردن محتوای خودتان یک صفحه جدولی مانند تصویر زیر بسازید.

دسته بندی و جدا کردن محتوایی که شما دارید به وسیله پلتفرم
با سند کردن همه محتواهایی که شما در هر پلتفرمی انتشار می دهید و مرتب کردم بر اساس عنوان شروع کنید. همچنین شما نیاز دارید تا بدانید که از چه زمانی می خواهید محتوای تان را دنبال کنید. می توانید از محتواهایی که از قبل منتشر کردید شروع کنید یا از امروز می خواهید منتشر کنید. اگر شما فقط میخواهید شروع کنید و این فرآیند را اصلاح کنید، بهتر است که خیلی ارام تر کار رو شروع کنید. برای مثال، ممکن است شما ببینید که موردی در وبلاگ عملکرد خوبی داشته و شاید در دیگر پلتفرم ها نیز کارا و موثر باشد.

تصمیم بگیرید که چه نوع اطلاعات دیگری نیاز است که شما از هر پست جمع آوری کنید.
در نظر بگیرید که علاوه بر عنوان، چه چیزهای دیگری نیاز است که شما جمع آوری کنید تا به شما بینشی دهد.

برای مثال:

آیا به اطلاعات نویسنده ها احتیاج دارید؟ اگر اینگونه است پس نویسنده های هر پست را نیز دنبال کنید.
آیا شما اینفلوئنسر جذب کرده اید؟ اگر اینگونه است پس بهتر است که محتواهایی که آن ها تولید می کنند را بررسی کنید و با نوشته های دیگران مقایسه کنید.
آیا شما انواع مختلف محتوا مانند پست وبلاگ، ویدئو و پادکست می سازید؟ اگر می خواهدی بدانید که کدام نوع از این محتوا ها برای شما مناسب تر است، یک ستوی را اضافه کنید بر اساس نوعی که دارند جدا جدا بنویسید.
آیا پست های شما با موضوع های کلیدی دسته بندی شده اند؟ به شدت توصیه می کنیم که برای پست های تان دسته بندی کلیدی داشته باشید و جدول های هر کدام را دنبال کنید. با این راه شما می توانید به سادگی متوجه شوید که مخاطبان تان به کدام دسته بندی شما علاقه بیشتری دارند.
همانگونه که می بینید موارد مختلفی هست که می توانید دنبال کنید. چه چیزی و از چه منظری مهم می باشد نیز برای دنبال کردن هر بخش و تحلیل عملکرد شما نیز ضروری می باشد.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۰۰:۰۶ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

استراتژی بازاریابی محتوا

اگر جزو 70% بازاریابانی هستید که بدون داشتن برنامه بازاریابی محتوا انجام می دهید،این مطلب را تا انتها بخوانید و با استفاده از اطلاعات و قالب هایی که در اختیارتان قرار می دهیم استراتژی محتوا برای کسب و کار خود آماده کنید که اثربخش باشد و نتیجه خوبی بدهد.

برنامه بازاریابی چیزی فراتر از محتوا
چرا برای بازاریابان برنامه ریزی استراتژی بسیار سخت است؟ بیایید ابتدا نگاهی بندازیم بر این که بازاریابی محتوا چیست :

بر اساس تعریف موسسه بازاریابی محتوا:

بازاریابی محتوا رویکردی استراتژیک در بازاریابی است که به دنبال تولید و انتشار محتوای با ارزش،مرتبط و پایدار است تا به وسیله آن مخاطبین تعریف شده (مخاطبین هدف) را جذب کند — البته با هدف ایجاد سود و تبدیل آن مخاطبین به مشتریان وفادار.

به واژه استراتژی در این عبارت توجه کنید. استفاده از رویکرد استراژیک در برنامه ریزی محتوا باعث ارسال پیام درست از شما به مخاطبین هدف که تعیین کرده اید و قرار دادن اطلاعات درست در زمان مناسب به آن هاست تا به شما اعتماد کنند.

شروع آماده سازی برنامه محتوایی موفق
کانتنت Audit
شما نمی توانید بگویید به کجا خواهید رفت در صورتی که ندانید کجا هستید. به همین دلیل اولین قدم برای ساختن استراتژی محتوا شروع بررسی وضعیت کنونی محتوا (ساختن Content Audit) است.

برای شروع، تمام محتوایی که توسط شرکت یا سازمان‌تان ساخته شده است را جمع آوری کنید: کلمات کلیدی،وبلاگ، وبسایت، شبکه های اجتماعی و …. سپس می توانید آن ها را در یک فایل اکسل جمع آوری کنید و ببینید که هر کدام از این المان ها تا چه حد در استراتژی محتوایی شما موفق بوده اند. در مطالب بعدی نحوه استفاده از اکسل برای آماده کردن Content Audit رو توضیح خواهیم داد.

استراتژی بازاریابی محتوا
حال نتایج این اکسل رو بررسی و تحلیل کنید.

برای شروع، می توانید ببینید که کدام محتوا موفق بوده است و کدام مطابق انتظارات‌تان پیش نرفته است. دلیل مناسبی برای هر کدام از خروجی ها داشته باشید.

همچنین ممکن است محتواهایی وجود داشته باشد که امکان استفاده دوباره آن ها در سند استراتژی جدید وجود داشته باشد.آن ها را مشخص کنید. توجه کنید که موضوعاتی که هنوز برای آن ها محتوایی تولید نشده است را مشخص کنید تا بتوانید در سند جدید برایشان برنامه ریزی کنید.

کانتنت Audit

آماده سازی Content Audit زمان بر و شاید سخت باشد. اما در ادامه این مطلب خواهید دید که چگونه جزئیات آن به آماده سازی برنامه بازاریابی محتوا کمک خواهد کرد.

مخاطبین خود برای برنامه بازاریابی محتوا را مشخص کنید
پس از آن که بررسی اولیه محتوا به پایان رسید، آماده ورود به مرحله بعدی- و حساس ترین مرحله – در تدوین استراتژی محتوا هستید. در این مرحله شما اهداف برنامه بازاریابی محتوا را مشخص خواهید کرد.

هدف موضوع بسیار بزرگی است اما می توان آن را به دو بخش تقسیم کرد: چه کسی را برای محتوایتان هدف قرار داده اید، و می خواهید چه کاری با استفاده از اطلاعاتی که به آن ها داده اید انجام دهند؟

بیایید با مخاطبین شروع کنیم:

اطلاعاتی که از بررسی محتوایتان به دست آورده اید را تحلیل کنید و ببینید چه کسانی به چه محتواهایی واکنش نشان داده اند(بررسی کنید که برای کدام مطالب نظراتی درج شده و آن نظرات از جانب چه کسانی است) توجه کنید که بعضی از مشکلات کسب و کار که مساله مهمی بوده اند ممکن است هم اکنون به استراتژی که آماده می کنید مرتبط نباشند. از آن ها چشم پوشی کنید.

ارزش برنامه بازاریابی محتوا(استراتژی بازاریابی محتوا را جدی بگیرید)
برنامه بازاریابی محتوا چیزی فراتر از تقویم محتوا است. در واقع سندی است که نقشه راه بازاریابی محتوای موثر را نشان می دهد. منافع متعددی وجود دارد که قبل از این که شروع به اشتراک گذاری محتوا کنید باید برنامه بازاریابی محتوا را آماده کنید.

برای شروع، یک سند استراتژی خوب، المان های کلیدی که نیاز به تلاش دارند را مشخص می کند. دقیقاً مشخص می کند که با چه کسی می خواهید صحبت کنید،چه چیزی خواهید گفت و چگونه آن را بیان خواهید کرد. کجا محتوا درج خواهد شد و چگونه متوجه خواهید شد که موفق شده اید.

تدوین استراتژی محتوا
داشتن این گونه برنامه ها به شما کمک می کند تا همه اعضای تیمتان درگیر ساختن و به اشتراک گذاری محتوای‌تان شوند و این اطمینان را می دهد که تمام منابع برای مدیریت تمام جنبه های یک کمپین محتوایی مختلف را دارید. از نوشتن و انتشار محتوا گرفته تا به اشتراک گذاری و پیگیری موفقیت، هر کدام از اعضای تیم شما دقیقاً می داند چه اتفاقی خواهد افتاد و وظیفه ی وی چیست.

از همه مهم تر، شما نقشه مسیر یا راهنمایی دارید که می توانید با تمام افراد سازمان خود به اشتراک بگذارید. این گونه مطمئن می شوید که اهداف بازاریابی محتوایی شما با اهداف سازمان در یک مسیر قرار داد.

به اشتراک گذاری برنامه‌تان افراد دیگر سازمان را هم متوجه نقش شما می کند که با استفاده از محتوا چگونه به سازمان کمک می کنید. این یکی از مشکلات اساسی تمامی شرکت هاست. افراد دیگر واحدها دانش و آگاهی از اهمیت محتوا ندارند و در فرآیند تولید محتوا به تیم بازاریابی کمک نمی کنند. اگر بتوانید که همکاران خود در واحدهای دیگر را در مسیر تولید محتوا و به اشتراک گذاری آن همراه خود کنید، نتایج غیر قابل باوری به دست خواهد آمد.

به عنوان یک نمونه مطالعه موردی، ما در یکی از شرکت ها کمپین تولید محتوای داخلی راه انداختیم. پیش از این با تولید و انتشار محتوا حتی در درون شرکت کسی متوجه اهمیت آن نمی شد. جوایز و قوانینی تعیین کردیم تا افراد را تشویق به حضور در این کمپین کنیم. در ابتدا کسی علاقه از خود نشان نداد، اما همین که یکی از دوستان 4 محتوا ارسال کرد، موتور بقیه هم روشن شد. همکاران ما نه تنها محتوا تولید می کردند، بلکه آن را با دیگران هم به اشتراک می گذاشتند و به دنبال جذب رای و کامنت بیشتر بودند. در فاصله ی حدوداً 10 روزه، نزدیک به 50 محتوا تولید شد،نزدیک به 4000 رای در سایت قرار داده شد، و حدود 700 کامنت برای مقالات درج شد.

اما این پایان ماجرا نبود، پس از این کمپین افرادی که هیچ دیدی نسبت به محتوا نداشتند، برای تولید محتوا در ادامه داوطلب شدند و محتوا را ابزاری برای رفع نیازهای کاری خود می دیدند.

دانستن ارزش استراتژی محتوا مرحله اول خوبی است. اما اکنون با ما همراه باشید تا ببینیم چگونه یک استراتژی محتوایی بسازیم و با استفاده از قالب های آماده آن را آماده کنیم.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۵۷:۳۳ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

بازاریابی چریکی یا Guerrilla Marketing چیست؟

این نوع از تبلیغات به شدت به استراتژی‌های نامعمول بازاریابی، انرژی و تخیل زیاد وابسته است. بازاریابی پارتیزانی به معنای جلب توجه و سورپرایز کردن مصرف کننده، اثر گذاری شدید بر وی و در نهایت ایجاد مکالمات بین سایر مصرف کننده ها است. بازاریابی چیریکی بسیار بیشتر از انواع سنتی خود بر روی مصرف کنندگان اثر می‌گذارد. دلیل این موضوع این است که کمپین های بازاریابی چریکی (Guerilla Marketing) به صورت شخصی و خاطره انگیز بر مخاطبین اثر می‌گذارد.

با این که این مثال از شرکتی بسیار بزرگ بود که از بازاریابی چریکی استفاده می کرد، اما این استراتژی به عنوان گزینه ای مناسب برای کسب و کارهای کوچک شناخته می شود. شرکت های کوچک می توانند بودجه ای ثابت به یک شیرین کاری (ِیک شاهکار!) اختصاص دهند و دستاوردهای بزرگ به دست بیاورند، البته با توجه به میزان خلاقیتی که در ایده‌شان استفاده می کنند.

رسانه های خبری به دنبال آخرین اتفاقات عجیب و هیجان انگیز هستند و اگر کمپین شما بتواند علاقه ای در کانال‌های محلی تا بین المللی ایجاد کند، به راحتی توسط این رسانه ها مورد استقبال قرار می گیرد به طوری که آن ها شما را تبلیغ خواهند کرد.

طبق گفته های مشاور بازاریابی آنلاین Heena Shah، گوریلا مارکتینگ بر اساس سه اثر زیر اتفاق می‌افتد:

اثر سورپرایز: مخاطبین را با استفاده از روش‌های غیر متعارف سورپرایز کنید و توجه آن‌ها را جلب کنید.
اثر انتشار: پیام‌تان را به مخاطبان ارائه و آن را نشر دهید.
اثر هزینه‌ی کم: هزینه‌های بازاریابی را با تحت تاثیر قرار دادن جمعیت بیشتر کاهش دهید.
استراتژی‌ های بازاریابی چریکی
بازاریابی مردمی — استراتژی بازاریابی که در جمعیت استفاده می شود، مانند شرکت کنندگان نمایشگاه‌ها یا رویدادهای محلی یا افرادی که به دعوت شرکت‌ها در محلی جمع می‌شوند. بازاریابی مردمی مانند بازاریابی چریکی است که هدف آن ایجاد آگاهی از برند با استفاده از قدرت دهان به دهان در یک جمعیت است.
بازاریابی نهان — به نوعی از تبلیغات به جمعیتی از مخاطبین می گویند که آن ها از این که هدف تبلیغ هستند، آگاه نیستند. مثالی از بازاریابی نهان، جایگاه‌یابی محصول است، جایی که بازیگران در برنامه‌های تلویزیونی یا فیلم‌ها از یک محصول با برند خاص استفاده می کنند تا به صورت ناخودآگاه مقدار آگاهی از آن برند یا محصول را افزایش دهند.
Buzz Marketing (باز مارکتینگ) — نوعی استراتژی بازاریابی است که افراد را وادار می کند تا درباره برند یا محصولی خاص صحبت کنند. این روش به وسیله تبلیغاتی صورت می گیرد که آن‌ها را درگیر خود می کند تا درباره آن به گفتگو بپردازند. برای مثال، تبلیغات سالانه Super Bowl را ببینید. بهترین (یا عجیب ترین) تبلیغاتی که هفته ها درباره آن سخن گفته می شود مربوط به این کمپانی است، بدون توجه به ربط آن این که محصول اصلی تبلیغ می شود. استراتژی استفاده شده، ایجاد یک شایعه یا تاثیر شدید است و در ادامه مصرف کنندگان درباره آن سخن خواهند گفت.
تبلیغات چریکی — تبلیغات چریکی راه دیگری برای توصیف بازاریابی چریکی است. همان‌طور که گفتیم، بازاریابی یا تبلیغات چریکی استراتژی است که تعجب عمومی مصرف کنندگان را با جلب توجه آن‌ها بر می انگیزد که در ادامه آن ها راجع به این موضوع با دیگران به گفتگو بپردازند.
بازاریابی تهاجمی — بازاریابی تهاجمی نام دیگر گوریلا مارکتینگ است که در آن همانند آن چه گفت مخاطب سورپرایز و توجه وی جلب می شود که در نتیجه با دیگران درباره آن صحبت کند. مثال‌های بازاریابی تهاجمی شامل graffiti های روی دیوارها و دیگر روش هایی است که در دید عموم قرار دارد.
Ambush marketing یا بازاریابی کمینگاه — نوعی استراتژی است که در آن برندها محصولشان را در یک رویداد خاص که توجه مخاطبین به آن جلب شده است معرفی می کنند. بازاریابانی که از این روش استفاده می کنند، اسپانسرهای رویدادها نیستند. آن ها به صورت هنرمندانه ای لوگو یا طراحی خاصی را در معرض دید مخاطبین قرار می دهند که توجه کاربران را جلب کند.
بازاریابی تجربی — بازاریابی تجربی گاهی با نام بازاریابی تعاملی،بازاریابی زنده یا بازاریابی رویداد نیز شناخته می شود. این استراتژی مخاطب را به صورت حضوری و در رویدادهای شرکت و چهره به چهره با برند آشنا می کند. کیوسک کوچکی در یک پاساژ بزرگ را تصور کنید که از مخاطبین می خواهد که آرایش مو و صورت آن ها را انجام دهد. آن ها از مخاطبین می خواهند که تجربه ای خاص داشته باشند تا در کنار آن علاقه یا آگاهی به محصول و یا خدمت‌شان افزایش یابد.
بازاریابی محیطی — بازاریابی محیطی شامل قرار دادن تبلیغات در مکان‌هایی است که انتظار نمی رود. این استراتژی مردم را وادار می کند تا لحظه ای توقف کنند و راجع به تبلیغاتی که می بینند فکر کنند. در واقع به این موضوع فکر کنند که هدف قرار دادن این تبلیغ در آن محل خاص چیست. نمونه ای از بازاریابی محیطی تبلیغی از مک دونالد می باشد که در این بیلبورد از نور زرد استفاده کرده است تا نمایشی از سیب زمینی سرخ کرده باشد.

گوریلا مارکتینگ برای کسب و کارهای کوچک که قصد ایجاد سهم آوای بسیار با هزینه‌ی کم را دارند مناسب است. همچنین این نوع از بازاریابی توسط شرکت‌های بزرگ برای ایجاد حجم زیاد تبلیغات رسانه‌ای انجام می شود. برخی از افراد نیز از این تکنیک برای به دست آوردن شغل یا پروژه های جدید استفاده می کنند.

در گوریلا مارکتینگ، جنگی وجود ندارد، اما تکنیک های کمین کردن و سورپرایز کردن استفاده می شود تا تجربه ای شگفت انگیز برای مخاطبین ایجاد شود. ایده اصلی Guerrilla Marketing ایجاد تجربه ای خاص و موثر با کمترین بودجه است. به همین دلیل بازاریابی چریکی انتخاب مناسبی برای کسب و کارهای کوچک است.

این روش ها موثر هستند، زیرا که در روزمرگی شما تجربه شخصی و منحصر به فردی ایجاد می کنند. هدف اصلی این استراتژی وادار کردن افراد مختلف به صحبت و فکر کردن درباره برند شماست. گوریلا مارکتینگ کاری می کند تا مخاطبان درباره کاری که انجام می دهید صحبت کنند،یا مصرف کنندگان را وادار می کند تا محصولات یا برند شما را انتقاد کنند و یا در ساده ترین حالت، لحظات سرگرم کننده را برای آن ها ایجاد می کند.

“Guerrilla Marketing روشی کارآمد، هدفمند و پرسود است. از آن جا که بازاریابان چریکی بودجه نامحدود برای انجام کارهایشان ندارند، به دنبال روش های هوشمندانه تر به جای روش های سخت تر می روند که نتیجه بخش باشد. این ماجرا با استفاده کامل از وقت، انرژی، اطلاعات، دانش و از همه مهم تر رویاپردازی صورت می گیرد. بازارایاب چریکی از تمام مخاطبین و دوستان خود استفاده می کند تا داستان های خلاقانه با زوایای مختلف پیدا کند و از میان آن ها ایده هایی می سازد که توجه همه را جلب کند.” Al Lautenslager ؛ کارآفرین

احتمالاً این تعاریف برای شما مبهم و گیج کننده است. ذکر یک مثال می تواند به شما کمک کند تا بهتر این موضوع را درک کنید. در سال 2010، شرکت خودرو سازی فولکس واگن، یک سُرسُره را در راهروی ایستگاه قطار در آلمان نصب کرد. به جای استفاده از پله برقی یا پله های معمولی، مسافران می توانستند از ابزاری که فولکس واگن نام آن را “the fast lane” یا “خط سریع” نام گذاشته بود استفاده کنند تا سریع تر به پایین برسند.


یک چیز کاملاً مشخص است: این افراد که از سُرسُره‌ی فولکس واگن در ایستگاه قطار استفاده کردند درباره آن با همکاران، دوستان و خانواده خود صحبت خواهند کرد و حتی به آن‌ها خواهند گفت که خودشان به ایستگاه قطار بروند و این اتفاق جذاب را از نزدیک ببینند. ذات انجام کاری در جایی که به نظر نمی آید مناسب تفریح باشد باعث تعجب مخاطب می شود. بیشتر فکر کنیم، چه کسی به ایستگاه قطار یا مترو می رود تا تفریح کند؟!

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۵۶:۱۹ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)

ثبت مکان در گوگل مپ

از علامت های مثبت و منفی گوشه پایین سمت راست نقشه گوگل نیز می توانید برای زوم کردن استفاده کنید. حالا مکانی که قصد ثبت آن در گوگل مپ را دارید پیدا کنید. بعد از پیدا کردن مکان خود روی نقشه، روی گزینه منوی قسمت سرچ گوگل مپ کلیک کنید.

add place to google map
از منوی باز شده روی گزینه Add a missing place کلیک کنید.

تقشه گوگل مپ
پس از کلیک بر روی این گزینه دو اتفاق رخ خواهد داد. اولا تبی باز می شود که بالای آن نوشته است Add a place و دوما بر روی نقشه یک مکان نمای قرمز رنگ ظاهر می شود. این دو مورد را بر روی نقشه گوگل پیدا کنید تا به مرحله بعد برویم.

ثبت مکان در گوگل مپ؛ چگونه مکان خود را به گوگل مپ اضافه کنیم؟
خب به مهمترین مرحله کار رسیدیم. شما باید مکان دقیق خود را روی نقشه پیدا کنید. سعی کنید تا جایی که می توانید روی نقشه زوم کنید و مکان دقیق شرکت یا کسب و کار خود را پیدا کنید. سپس مکان نمای قرمز رنگ را بر روی آن قرار دهید. وقتی مکان نمای قرمز رنگ را روی محل دقیق خود بر روی گوگل مپ قرار دادید یک تغییر در پنجره Add a place رخ خواهد داد. گزینه آدرس به طور اتوماتیک تکمیل می شود.

ثبت مکان در گوگل مپ؛ چگونه مکان خود را به گوگل مپ اضافه کنیم؟
بعد از پیدا کردن نقطه مورد نظر خود بر روی نقشه، اکنون باید اطلاعات شرکت یا کسب و کار خودمان را که مکان آن را بر روی نقشه گوگل مشخص کرده ایم در پنجره یا تب Add a place تکمیل کنیم.

Name : در اینجا نام شرکت یا کسب و کار خودتان را بنویسید

Address : در این قسمت آدرس دقیق را می توانید وارد کنید. اگرچه گوگل به طور اتوماتیک این آدرس را وارد می کند اما شما نیز می توانید آن را تغییر دهید.

Category : در چه زمینه ای فعالیت می کنید؟ در این بخش دسته بندی فعالیت خود را وارد کنید.

وارد کردن اطلاعات این قسمت اجباری است. اگر می خواهید شماره تماس، آدرس وبسایت و ساعات کاری کسب و کار خود را نیز مشخص کنید بر روی فلش به سمت پایین کلیک کنید و این موارد را نیز تکمیل نمایید. (پیشنهاد ما این است که حتما این فیلدها را هم پر کنید)

ثبت مکان در گوگل مپ؛ چگونه مکان خود را به گوگل مپ اضافه کنیم؟
بعد از وارد نمودن اطلاعات فوق، گزینه submit را بزنید. در این مرحله گوگل سه آدرس در نزدیکی شما را نشان می دهد و می گوید که کدامیک از این سه را شما می شناسید؟ اگر هر کدام را می شناسید روی آن کلیک کنید و در غیر اینصورت بر روی SUBMIT ANYWAY کلیک کنید.

ثبت مکان در گوگل مپ؛ چگونه مکان خود را به گوگل مپ اضافه کنیم؟
تبریک می گوییم. کار ثبت آدرس شما بر روی نقشه گوگل یا همان گوگل مپ به پایان رسید. گوگل نیز از شما بخاطر مشارکت در این پروژه تشکر می کند. و به شما می گوید که زمانی که پیشنهاد ثبت مکان شما در گوگل مپ بررسی شود به شما ایمیل ارسال خواهد کرد.

همچنین اگر بخواهید اطلاعات خود را تکمیل تر کنید می توانید بر روی گزینه contribute more کلیک کنید و اطلاعات بیشتری از جمله نظر، عکس و … را در نقشه گوگل ثبت کنید. نکته حائز اهمیت در این بخش این است که عکس های شما حتما باید از محیط واقعی باشد. وگرنه گوگل آن را تایید نخواهد کرد.

ثبت مکان در گوگل مپ با گوشی چگونه است؟
در بالا به صورت جامع نحوه ثبت آدرسی مشخص در نقشه گوگل را بررسی کردیم. اکنون می خواهیم همین کار را در موبایل انجام دهیم. مراحل بسیار شبیه به ثبت در دسکتاپ است.

به ترتیب مشابه فوق، ابتدا یکی از مرورگرهای موبایل خود باز کنید. وارد سایت گوگل شوید و Login کنید.

ثبت مکان در گوگل مپ؛ چگونه مکان خود را به گوگل مپ اضافه کنیم؟
از بخش تنظیمات، نقشه گوگل را انتخاب کنید. با این کار به صورت اتوماتیک وارد اپلیکیشن Google apps می شوید.
گوگل توانسته است با کمک ماهواره هایی که دارد و به دور زمین می چرخند با بیشترین دقت ممکن تقریبا نقشه تمام نقطه زمین را به صورت اینترنتی درآورد. شما اگر در دوردست ترین شهرها نیز هستید احتمالا به راحتی بتوانید خیابان و حتی کوچه محل زندگی خود را بر روی نقشه گوگل پیدا کنید. حتی بسیاری از اپلیکیشن هایی که نیاز به آدرس و مکان یابی دارند از api های گوگل مپ برای استفاده از این نقشه دقیق بهره می برند.

آیا ثبت مکان در گوگل مپ مهم است و در سئو تاثیر دارد؟
اگر با مباحث سئو و اهمیت آن آشنا باشید احتمالا می دانید که یکی از مهم ترین بخش های سئو، سئوی لوکال یا محلی است. سئوی محلی یعنی چه؟ یعنی گوگل مپ!

ببنید گوگل از سال ها قبل در تلاش بوده تا بهترین پیشنهاد ها را به افرادی که از موتور جستجوی آن استفاده می کنند ارائه دهد. به همین خاطر امکانی را فراهم نمود تا اگر فردی به دنبال خدماتی در شهر خود بود، پیشنهادات گوگل به مکان فرد جستجو کننده نزدیک باشد. از سال 2015 موتور جستجوی گوگل نتایج را بر اساس موقعیت مکانی فرد نمایش می شود. مثلا اگر شما عبارت رستوران را جستجو کنید با کسی که در شهر دیگری همین عبارت را جستجو می کند به احتمالا بسیار زیاد نتایجی که هم در صفحه اول گوگل و هم بر گوگل مپ مشاهده می کنید متفاوت خواهند بود. پس کسب وکارها نیز برای اینکه بتوانند مشتریان محله های اطراف خود را به دست بیاورند باید مکان کسب و کار خود را بر روی نقشه گوگل ثبت نمایند.

گوگل برای ثبت اطلاعات کسب و کار ها بخشی به نام Google My Business دارد که متاسفانه بخاطر تحریم ها، دسترسی برای کسب و کارهای ایرانی باز نیست. اما اصلا جای نگرانی وجود ندارد. چون تقریبا بیشتر اطلاعاتی که نیاز است تا برای کسب و کارتان در گوگل ثبت کنید می توانید به کمک Google map ثبت نمایید.

برای ثبت مکان در نقشه گوگل چگونه عمل کنیم؟
خب شروع می کنیم تا به صورت عملی برای شما توضیح بدیم چطوری مکان مورد نظرتون رو در نقشه گوگل ثبت کنید. برای راحتی شما میخوام این قسمت رو در دو بخش دسکتاپ و موبایل بهتون توضیح بدم:

ثبت مکان در گوگل مپ (google map) با دسکتاپ
ابتدا وارد سایت گوگل به ادرس https://www.google.com/ بشید و از طریق گزینه sign in در گوشه سمت راست بالا، با جمیل خود وارد سایت گوگل شوید.

ثبت نقشه در گوگل
اکنون می توانید مستقیما به آدرس https://www.google.com/maps شوید یا اینکه از طریق گزینه google apps گزینه map را انتخاب کنید.

ثبت ادرس در گوگل مپ
خب به نقشه پر پیچ و خم و البته با جزئیات کامل گوگل خوش آمدید. احتمالا قبلا با نقشه کار کرده باشید. اما اگر کار نکردید نگران نباشید. کار سختی پیش روی شما نیست. می توانید با کلیک روی نقشه و نگه داشتن آن نقشه را جا به جا کنید. همچنین می توانید با نگه داشتن کلید ctrl روی صفحه کیبورد و اسکرول روی موس، روی نقشه زوم کنید و اطلاعات بیشتری از نقشه را ببنید.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۴ آبان ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۵۴:۱۸ توسط:مریخ موضوع: نظرات (0)